برای هر کاری هدف و برنامه ریزی مهمّه ! وقتی در مسیر بازاریابی دیجیتال حرکت میکنی، تدوین استراتژی بازاریابی محتوایی ، اهمیّت بالایی پیدا میکنه. خیلی ساده و خلاصه بخوام بگم در اصل وقتی شما بدانید که محتوای خود را برای چه کسی، چه طوری و به چه هدفی تولید کنید، در اصل برای خودتان یک استراتژی تعریف کرده اید. (به همین سادگی و به همین خوشمزگی!)
مسئله اینجاست که بازاریابی محتوا در حال تغییر است و با توجه به تغییر سلیقه، نیازها و ذائقه مخاطب، فرآیندهای Content Marketing هم تغییر خواد کرد. بنابراین، برای آمادگی لازم در برابر این تغییرات، باید شما را با نکات مهمّی آشنا کنم که دانستن آنها برای تدوین یک استراتژی بازاریابی محتوایی مناسب ضرورت دارد.
تدوین استراتژی محتوایی به زبان ساده
زمانی که کلمه “استراتژی” مطرح میشود، شاید با خودتان فکر کنید که الان من باید یک دفترچه ۱۰۰ برگ بردارم و کلّی مطلب داخل آن بنویسم تا در اصل، یک استراتژی برای بازاریابی دیجیتال کسب وکارم طرّاحی کرده باشم. نه دوستان اینطور نیست در واقع قرار نیست ما خیلی وقت زیادی برای این قضیه بگذاریم. یادتان باشد قرار است که همیشه از پایه و گام اول آغاز کنیم و رفته رفته فرآیندهای محتوایی خودمان را بهبود ببخشیم.
شاید لازم باشد که اصلاً پیش از همه این موارد، با مفهوم عبارت “استراتژی” آشنا باشید. در واقع استراتژی باعث میشود تا شما بدانید که برای پیشبرد کسب وکارتان، در میان سایر رقبا،چه برنامه دقیق و تصمیمهای مشخصی در نظر گرفتهاید. اگر این برنامه و تصمیم را به صورت کاملاً مشخص تعیین نکنید، احتمالِ به بی راهه رفتن شما بسیار بالا خواهید بود.
پس ایده آل گرایی را کنار بگذارید و خیلی ساده یک برگه کاغذ و یک خودکار آماده کنید و برای تعیین یک استراتژی بازاریابی محتوایی مناسب به سوالات زیر پاسخ دهید:
• اصلاً به چه دلیل باید محتوا تولید کنید؟
• اهدافتان از تولید محتوا چیست؟
• چه نوع محتوا و با چه فرمتی باید تولید کنید؟
• مخاطبین یا مصرف کنندگان این محتوا چه کسانی هستند؟
• آیا محتوای تولید شده دردی هم از مخاطب شما دوا میکند؟
• این محتوا قرار است در کجا منتشر شود؟
• انتظار شما بعد از انتشار محتوا چیست؟
علایق مخاطب خودت را بشناس!
شما ممکن است برای تجارت خودتان یک وبسایت راه اندازی کرده باشید یا حتّی صاحب یک کانال تلگرام و یا صفحه اینستاگرام باشید، فرقی نمیکند که در چه کانال دیجیتالی فعالیت می کنید، مهم این است که بدانید مخاطب شما کیست و چه علایقی دارد.
بگذارید یک مثال بزنم، فرض کنید دوست شما علاقه زیادی به تماشای فیلمهای کمدی کلاسیک دارد، زمانی که شما در زمان تولّدش به عنوان هدیه، یک فیلم دست اول کمدی کلاسیک برای اون تهیه میکنید، گرچه ممکن است از نظر مادّی این هدیه خیلی ارزشی نداشته باشد، اما برای دوست شما به اندازه یک دنیا ارزش دارد. دلیلش هم واضح است چون شما چیزی را به او تقدیم کردهاید که به آن علاقه بسیاری دارد و طبیعتاً رابطه دوستی خود را با این کار مستحکمتر خواهید ساخت.
اصل و اساس بازاریابی محتوایی برای این است که شما بتوانید مشتریان احتمالی خودتان را با برندتان همراه کنید.
شما تا زمانی که ندارید مخاطب، چه سن و سالی دارد و یا اینکه بیشتر چه نوع محتوایی میتواند او را سرگرم کند، یا چه محتوایی برای او آموزنده است و میتواند به اطلاعاتش اضافه کند و…. نمیدانید چه محتوایی باید تولید کنید.
پس برای اینکه شما بتوانید علایق محتوایی مشتریان احتمالی کسب و کار خود را به خوبی بشناسید و دقیقتر بتوانید استراتژی بازاریابی محتوایی خود را تدوین کنید به این سوالات در مورد مشتریان احتمالی خود فکر کنید:
- سن او حدوداً در چه بازهای قرار دارد؟
- سطح درآمد او چه قدر است؟
- میزان تحصیلاتش چه قدر است؟
- چه قدر به محتوای علمی و تحلیلی علاقهمند است؟
- معمولاً چه نوع محتوایی او را خوشحال میکند؟
- چه نوع محتوایی او را سرگرم میکند؟
- چه نوع محتوایی سبب ایجاد سوال در ذهن مخاطب میشود؟
- در چه وبسایتهایی بیشتر حضور دارد؟
- چه صفحات اینستاگرامی را بیشتر دنبال میکند؟
- در کدام کانالهای تلگرامی بیشتر حضور دارد؟
- تا چه میزان به محتوای طنز علاقه دارد؟
- چه محتوایی سبب کاهش مشکلاتش میشود؟
شناسایی نیازها و شخصیّت مخاطب
وظیفه اصلی محتوا در تدوین استراتژی بازاریابی محتوایی رفع نیازها و دغدغههای مخاطب مورد نظر تجارت ماست به گونهای که او را با خود همراه کنیم.
قطعاً برای شما هم پیش آمده است که در یک حوزه تخصصی از یک فرد سوالی میپرسید و آن فرد با رویی گشاده به صحبتهای شما گوش داده و برای مشکل شما یک راه حل ارائه میکند. حتّی اگر راه حل او چندان پاسخگوی نیاز شما نباشد، علاقهمند میشوید تا بار دیگر هم از او سوال کنید و این یعنی دقیقاً همان همراه ساختن مخاطب به کمک ارائه محتوای کاربردی و مشکلگشاست!
خوب حالا فرض کنید ارائه این راه حل ها به فرمتهای متنی، صوتی و ویدیویی تبدیل شود و بر روی یک وبسایت یا صفحه اینستاگرام منتشر شود. حال در این میان شما باید بدانید که مخاطبتان کیست؟ چه مشکلاتی دارد؟ معمولاً در چه مواردی سوال دارد و… همچنین باید اطّلاعات نسبتاً جامعی از پرسونای مشتری خودتان به دست آورید.
در اصل به کمک حلّ همین مشکلات است که باعث جذب و همراهی مخاطب خواهید شد و این در عصر نوین بازاریابی، حرف اول را میزند و هر برندی که بهتر بتواند این کار را انجام دهد، افراد بیشتری را به سوی خود جذب خواهد کرد. وظیفه اصلی شما در ابتدای راه تدوین استراتژی بازاریابی محتوایی گوش دادن به درد مخاطب است.
اگر نمی دانید پرسونا چیست، توصیه میشود مقاله ” راهنمای کامل طراحی پرسونای مشتری ” مطالعه کنید.
ماموریّت محتوای شما چیه ؟!
ببین یه کلام ختم کلام! درگیر این کلمات قلنبه و سلبه نشوید، یک ساعت بشین یه جای خلوت، روی این فکر کن که این محتوایی که میخوای تولید کنی (حالا متن، مقاله، ویدیو، پادکست، هر چی …) قراره تجارت تو را به کجا برسونه؟! قراره برای کی ساخته بشه، بعدش قراره چه اتفاقی بیافته؟!
حالا ممکنه یک نفر هدفش از تولید یک ویدیو، معرفی محصول یا خدمات خودش باشه و دیگری هدفش از تولید محتوا، افزایش محبوبیت برندش دردید مخاطبانش باشه، به هر حال باید ماموریّت محتوای خودت را مشخّص کنی واگر نه تولید و انتشار بی هدف محتوا، خیلی نمی تواند در فرآیند بازاریابی محتوایی برای شما نتیجه ای حاصل کند. (بعد اون وقت میای میگی، بابا این دیجیتال مارکتینگ هم که جواب نمیده همش سوسول بازیه !!!)
استراتژی محتوایی و نحوه رساندن محتوا به مخاطب هدف
در روند تعیین استراتژی بازاریابی محتوایی، یک عبارتی به نام نحوه “توزیع محتوا” مطرح میشود. در واقع شما به عنوان یک فردی که میخواهید برای تولیدِ محتوای مناسب، یک برنامه ریزی و استراتژی مشخصی داشته باشید، باید بدانید که چگونه و از چه طریقی میخواهید محتوا را به دست مخاطب برسانید.
برای اینکه دقیقتر این موضوع را درک کنید، به پاسخ پرسشهای زیر فکر کنید:
کدام کانالها، بهترین گزینه برای انتشار محتوای شما هستند؟
• مخاطب هدف ما از کجا و چگونه وارد وبسایت ما میشود؟
• مخاطب هدف ما بیشتر از چه دستگاههایی برای مصرف محتوا استفاده میکند؟
• بهترین زمان برای انتشار پست در هر کانال چیست؟
• چه نوع پیامی بهتر میتواند ارزشهای محصول و یا خدمات ما را به گوش مخاطب برساند؟
این سوالات سبب میشود تا شما خیلی بهتر با نیازهای مخاطب خود آشنا شوید و برای تولید محتوای ارزشمند، دید وسیعتری پیدا کنید.
یکی از بهترین روشهای یافتن نیاز مخاطب، تحقیقات کلمات کلیدی است. با کمک یافتن پر جستوجوترین عبارات کلیدی، خواهید توانست دید بهتری نسبت به مشتریان احتمالی خود داشته باشید.
بهترین کانال برای کسبکار شما چیست؟
این سوال بسیار مهمی است که باید به آن توجّه ویژه داشته باشید.
شما باید به عنوان یک فردی که میخواهید در فضای دیجیتال تولید محتوا داشته باشید، بهترین کانالهایی که مخاطبین شما در آن حضور دارند را شناسایی و کشف کنید. فقط هم به اینستاگرام و تلگرام ختم نمیشود.
شاید یک هزینه کوچک و یک رپورتاژ آگهی در یک وبسایتی که مخاطبین هدف شما در آن حضور دارند، راندمان به مراتب بیشتری نسبت به حتّی یک پیج در شبکه پرمخاطبی چون اینستاگرام برای شما به همراه داشته باشد.
شاید طرف حساب شما افراد متخصصی باشند که حداقل هفتهای ۳ بار به حساب لینکدین خود سر میزنند.
بنابریان نگاه خود را کمی وسیعتر کنید و برای انتخاب بهترین کانال انتشار محتوا، خوب فکر کنید.
برای ساخت آهنربای محتوایی کیفیت مخاطب خود را افزایش دهید
بسیاری از وبمستران عزیز تصوّر میکنند که هر چه از طرق مختلف، بازدید بیشتری به وبسایت خود هدایت کنند، در نتیجه سود بیشتری برایشان به همراه خواهد شد.
شاید باورتان نشود ولی فروشگاههای آنلاینی وجود دارند که شاید فقط روزانه ۵۰ یا ۱۰۰ بازدید کننده بیشتر ندارند ولی از همان ۱۰۰ نفر، حداقل ۲۰ نفر خرید میکنند و آن فروشگاه یک کالای خاص را به مخاطب خود عرضه میکند.
اصل حرف بنده اینجاست که برای رشد و توسعه کسبوکارمان چه در فضای اینترنت و چه در فضاهای سنتی و آفلاین، نباید پایه و استراتژی خودمان را بر اساس افزایش بازدید بی رویه بگذاریم. همیشه به این فکر کنید که اگر من تصمیم گرفتم که از کانال x بازدید جذب کنم، آیا افرادی که از داخل آن کانال به سمت وبسایت و محتوای بنده هدایت میشوند، واقعاً آن محتوای تولید شده گرهای از مخاطب باز میکند یا خیر؟ آیا واقعاً یک ارزش مفید به کاربر منتقل میکند یا خیر؟ در همین راستا شاید بهتر باشد تا به جای اینکه معیار خود را بر پایه افزایش بازدید بگذارید، این معیار را بر پایه افزایش بازدید هدفمندتر و محدودتر بگذارید. تا راندمان تبدیل در وبسایت شما هم بهبود بخشد. البته که همیشه به دنبال جذب تعداد بیشتری از افراد هدفمند باشید.
آیا زمان کافی برای مصرف محتوا داریم؟
این در واقع یک سوالی است که از زبان مخاطبین شما مطرح میشود و شما باید هنگام تعیین استراتژی بازاریابی محتوایی کسبوکارتان، خوب به آن فکر کنید. مسئله اینجاست که شاید شما فکر کنید که اگر من بتوانم هر روز تعداد بیشتری مطلب در وبسایتم منتشر کنم، بنابراین دیگر خیلی میتوانم نظر مخاطب خود را جلب کنم و تصور این است که محتوای بیشتر به منزله موفقیّت بیشتر است.
دوستان، آیا به این نکته فکر کردهاید که مخاطب شما آیا وقت کافی برای مصرف این محتواهای تولید شده را دارد یا خیر؟ شاید واقعاً تولید ۲ مقاله در هفته هم کفایت کند و لازم نباشد که شما روزی ۵ مطلب در وبسایت خودتان منتشر کنید و مخاطب را بمباران اطّلاعات کنید. (البته این کاملاً به نوع ایده شما دارد)
حال برای انکه خیلی بهتر بتوانید برای تعیین تعداد محتوای تولید شده، تصمیمگیری کنید به پاسخ سوالات زیر در مورد تجارت دیجیتالی خود فکر کنید.
آیا حجم تولید محتوای دیجیتال، منطبق با اهداف کسب وکارتان است؟
• آیا این حجم محتوا، مناسب با زمان مخاطب هدف شما است؟
• آیا هر بار یک چیز جدید برای مخاطب خود در چنته دارید؟
• آیا واقعاً لازم است روزانه n مطلب تولید کنید؟
• خیلی ساده، خودتان را جای مخاطب هدف بگذارید
یکی از بهترین روشها بهجای تولید محتوای جدید در حجم بالا، ویرایش و بهروزرسانی محتواهای قدیمی است، این کار هم بسیار مورد پسند کاربران و به خصوص موتور جستجوی گوگل میباشد.
برای آزمایش کانالهای جدید دیجیتال، بودجه و زمان کنار بگذارید
دنیای دیجیتال، روز به روز در حال گسترش و رشد میباشد. هر روز ابزارها و کانالهای جدید به فضای دیجیتال مارکتینگ، افزوده میشود. شما به عنوان صاحب یک تجارت آنلاین، همیشه باید به دنبال این روشهای ناب باشید چرا که ماهیّتِ کانالهای بازاریابیِ دیجیتال، به این صورت است که همیشه یک روز اشباع خواهد شد و کار را برای رقابت سختتر خواهد کرد.
بنابراین همیشه باید در روند تغییر استراتژی محتوا، همانند یک رادار قوی به دنبال کانالها و شبکه هایی باشید که هنوز خیلی شلوغ نیست و اتّفاقاً مخاطبان خاصتر و هدفمند تری در آن محلها حضور دارد. گاهی اوقات بد نیست که برای جذب مشتری به کمک محتوا، روی کانالهایی تمرکز کنیم که مورد استفاده عموم نیست امّا مخاطب ما در آن حضور دارد.
سنجش عملکرد استراتژی محتوایی
میتوان گفت در تمام فرآیندهای بازاریابی دیجیتال، اگر سنجههایی (KPI) جهت بررسی میزان بازخورد و عملکرد فرآیندهای دیجیتال مارکتینگ نداشته باشید، موفقیّت شما زیر سوال رفته و نمیتوانید متوجّه شوید که آیا این مسیر برای کسب و کار من اثربخش بوده یا خیر.
در واقع شما باید هنگام طراحی استراتژی محتوایی کسبوکار خود در فضای دیجیتال، سنجههایی برای سنجش میزان عملکرد روند محتوایی برای رسیدن به اهداف بازاریابی، داشته باشید. دقیقاً شبیه به زمانی که یک راننده حرفهای پشت فرمان، علاوه بر سرعت، حواسش به آب، برق و عملکرد کلی اتومبیل هست و با کمک عقربههای روی داشبورد، میتواند متوجه شود که یک جای کار میلنگد!
حال سوالی که ممکن است همین الان ذهن شما را درگیر کند این است که:
من برای تدوین یک برنامه بازاریابی محتوایی، به چه سنجه هایی باید دقّت کنم و یا اینکه اصلاً چه سنجههایی برای این مسیر وجود دارد؟
برای بررسی میزان عملکرد یک کمپین بازاریابی محتوایی میتوان به سنجههای زیر اشاره نمود:
– بررسی میزان بازدید ماهانه (با کمک گوگل آنالیتیکس)
– تعداد دانلود یک کتاب الکترونیک در ماه (تعداد بالا نشان دهنده علاقه مخاطب میباشد)
– مدّت زمان حضور کاربران در صفحه (هر چه این زمان بیشتر باشد، محتوای شما اثربخشتر بوده)
– مدّت زمان حضور در سایت (حضور بیشتر کاربر در وبسایت نشان دهنده اثربخشی بیشتر محتوا است)
– تعداد لینکهای دریافتی از طریق وبسایت های معتبر و مرتبط
– تعداد اشتراک گذاری محتوا
– تعداد نظراتی (Comment) که بر روی محتوای شما توسّط مخاطبان درج میشود
– تعداد مشترکین خبرنامه و یا تعداد دنبال کنندگان صفحات شبکههای اجتماعی شما
– و…..
حرف آخر
در این مقاله سعی کردیم با بررسی گامهای تدوین استراتژی بازاریابی محتوایی ، بدانیم که طراحی و پیاده سازی درست این روش بازاریابی در دنیای امروز، تا چه اندازه میتواند به رشد و توسعه کسب و کارتان کمک کند. امیدوارم که با به کار گیری جذب مشتری به کمک محتوا، بتوانید روز به روز به رشد تجارت خود کمک کنید.